سرای دانش آموز



چند داستان کوتاه (داستانک* ) از سالار امانی


گیر داده بود که حتماً باید خودش نان بخرد. ماشین او را زیر گرفت .و من همچنان لباس سیاه برای مجلس ندارم.
***
فریاد زد جمشید! جمشید برگشت و با کنجکاوی نگاه کرد. گفت : میدونی اسکندر تختت رو به آتیش کشیده؟ 

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

سمیرا کوچولو تربیت کودک روانشناسی کودک بهترین فایل G - T - A برای پ کتابخانه عمومی ولیعصر (عج) شهرستان ماکو BURNING PARADISE آموزش همه چی آموزش نکات مربوط به آموزش سئو اخبار و آموزش آی تی کامپیوتر و نرم افزار وبلاگ یاسین سوری